آقاجان
من.... من یک قطره ی کوچولوی تنهای تنها در این دریای بزرگ دنیام،دارم غرق میشم .
گاهی وقتا از این که در این دنیا اومدم ازخدا گلایه کردم اما بعدش پشیمون شدم به خودم گفتم این یه جور ناشکریه ،خدا همیچی
واست فراهم کرده از هر نظر تو نباید ناشکر باشی ..
اخه میدونی آقا جون خیلی دلم گرفته ،دلم واسه شما تنگه یکی رو ندارم که باهاش دردو دل کنم ،همه باهام دوستن اما نمیدونم باید
باور کنم یا نه انگار دارن الکی بهم لطف میکنن ،نمیدونم ..
من هیچوقت دلم نمی خواد گناه کنم اما نمیدونم چرا شرایط جوری میشه که گناه نکردن واسم سخت بشه
آقاجون شما همیشه همه جا هوامو داشتید حتی وقتی خواستم گناه کنم باز بهم تلنگر زدید ویکی از خوباتونو سر راهم قرار دادید.
مولای من تو را به جان مادرتون فاطمه که منم هم نام ایشون هستم وبه حرمت چادر ایشان که سعی کردم آن را حفظ کنم ،دستمو
بگیریدونگذارید در این دنیا که سرشار از گناه و دلبستگی و آرزوست غرق بشم .
مگه چی میشه از میان این همه خوبایی که سراغ داری یکیشو واسه من انتخاب کنی ،آخه منم دل دارم ،درسته یکم پر توقعم اما اگه
شما لطف کنید میشه ،میدونم که میشه .
کاش میشد یه دونه از تسبیحتون بودم تا همیشه دست رو سرم می کشیدید و آرومم میکردید
کاش میشد یبار ببینمتون اونوقت دلم آروم میشد .
همیشه سر سجاده وهنگام قنوت نمازم برا ی فرجتون دعا میکنم
خداااااااایااااااا فرج آقایمان مهدی را برسان .امین
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16