از نو شکفت نرگس چشم انتظاریم گل کرد،خار خار شب بی قراریم
تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاریم
گر من برای دیدنت از خویش می روم از خویش می روم که تو با خود بیاریم
بود و نبود من همه از دست رفته است باری مگر تو دست برآری به یاریم
کاری به کار غیر ندارم که عاقبت مرهم نهاد نام تو بر زخم کاریم
با ناخنم ب سنگ نوشتم بیا بیا
زان پیشتر ک پاک شود یادگاریم
|
امتیاز مطلب : 97
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21